فیض کاشانی

فیض کاشانی

غزل شمارهٔ ۸۴۶

۱

گر ترا هست سر کشتن ما بسم الله

خیز از جای و بگو بهر فدا بسم الله

۲

تیغ ابروی تو دارد چو سر کشتن ما

بسملم ساز بدین تیغ بلا بسم الله

۳

گفته بودی که بشمشیر سرت بردارم

هین نشستم بر تو بر سر پا بسم الله

۴

تا بکی وعده کنی حرف وفا هم گوئی

در دلت هست وفا گو بوفا بسم الله

۵

سر تسلیم نهادیم به پیش تو بیار

هرچه خواهد دل تو بر سر ما بسم الله

۶

بکشیم سر بنهیم و بجفا تن بدهیم

ای جفای تو وفا خیز و بیا بسم الله

۷

فیض را بس که بدل هست هوای بسمل

مینگارد همه بر لوح هوا بسم الله

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا فیض کاشانی با تصحیح و مقابلهٔ محمد پیمان - فیض کاشانی - تصویر ۳۸۵

نظرات