فیض کاشانی

فیض کاشانی

غزل شمارهٔ ۸۵۳

۱

برفت از برم آن نگار یگانه

دلم شد بدنبال حسنش روانه

۲

سخن از فراقش چه گوید زبانم

تو گوئی کشد آتش دل زبانه

۳

چو حرف گهر بارش از نامه خوانم

گهر میشود اشک من دانه دانه

۴

برون رفت از سینه با کوه اندوه

بدنبال دل میدوم خانه خانه

۵

دلم را غمش کرد سوراخ سوراخ

بتدریج بی منت و بی گمانه

۶

غم دل نه بگذاشت جای فراغت

عبث مطربم میسراید ترانه

۷

اگر نیستم قابل بزم وصلش

پسندم بود جای در آستانه

۸

بگوشم رسیده است تا قصهٔ عشق

دگر قصها نیست الا فسانه

۹

عبث دست و پا میزنی فیض بشکیب

چه گونه سر آید غم جاودانه

۱۰

خلاصی میسر نگردد کسی را

که افتد درین قلزم بیکرانه

تصاویر و صوت

کلیات اشعار مولانا فیض کاشانی با تصحیح و مقابلهٔ محمد پیمان - فیض کاشانی - تصویر ۳۹۶

نظرات