
فیض کاشانی
غزل شمارهٔ ۸۷۹
۱
ایا نفسی علی الهجران نوحی
و بالاشواق و الا حزان یوحی
۲
ندارم طاقت هجران جانان
تعالی نفس نوحی ثم نوحی
۳
مرا جان دادن آسانتر ز هجران
معنی عن لی اذهب بروحی
۴
وصالت جان دهد هجرت ستاند
تعالی یا سلیمی الا تروحی
۵
حبیبی فی فوادی یا فوادی
و فی روحی فلا تذهب بروحی
۶
دلم بگرفت از نادیدن دوست
فتاحی فی فتوح فی فتوحی
۷
و نفسی با عدتنی عن حبیبی
الا یا نفس روحی ثم روحی
۸
غم هجران جانان سوخت جانم
اساقی هات راحا احی روحی
۹
خمار بادهٔ دوشین مرا کشت
صبوحا فی صبوح فی صبوحی
۱۰
وصالش مقصد اقصای فیض است
ولو فی وصله اتلاف روحی
نظرات