فیض کاشانی

فیض کاشانی

غزل شمارهٔ ۹۳۰

۱

اگر خوش است ترا دل چرا طرب نکنی

وگرنه اصل خوشیرا چرا طلب نکنی

۲

اگر شقاوت دوریت بسته دست طلب

سجود قرب چرا باعث طرب نکنی

۳

شراب عشق ز میخانه الست بکش

وگر کشید دلت زان چرا شعب نکنی

۴

چه روز و شب بکمین گاه عمر بنشستند

چرا تضرع و زاری بروز و شب نکنی

۵

اگر عدوی تو نفس است و شهوت و غضبش

چرا در آتش عشق این سه را حطب نکنی

۶

اگر ز چنگل شیطان نرستهٔ تو هنوز

بتازیانه رحمش چرا ادب نکنی

۷

از آن برد دلت از جا مسبب الاسباب

که تا مقدرت او نسبت سبب نکنی

۸

حدیث عشق بیان کن تو از همان بهتر

که شرح آن باشارت کنی بلب نکنی

۹

جواب آن غزل مولویست فیض که گفت

اگر تو یار نداری چرا طلب نکنی

تصاویر و صوت

نظرات