فیض کاشانی

فیض کاشانی

حوا فریب خورد و آدم را فریب داد؟

۱

حوا چو دید ایمنی راه و رفع منع

باور شدش بخورد از آن و ندید اذا

۲

آمد به نزد آدم و گفت ای صفی حق

گردید آن درخت مرا و تو را روا

۳

از بهر امتحان به سوی آن شجر رویم

تا زین قضیه رفع شود پرده خفا

۴

رفتم بسوی آن من و خوردم از آن بری

نی منع دیدم از کس و نی یافتم اذا

۵

آدم فریب خورد و در آورد در خیال

کو را از آن درخت نصیبی است بی‏عنا

۶

کرد اجتهاد و بود خطا اجتهاد او

منعی ندید کرد گمان شد مگر روا

۷

دستی دراز کرد به سوی درخت علم

علمی که بود خاصه اولاد مصطفا

۸

چون برگرفت ثمری خورد از آن بری

در خویش دید ذلّ زلل خواری خطا

۹

آن حله ‏ای که داشت ببر رفت از برش

عریان شد از لباس کرامت بیک ادا

۱۰

گر منتهی شدی ز شجر منتهی شدی

سدّ رهش نبود به جز سِدرِهِ منتهی

تصاویر و صوت

نظرات