فیض کاشانی

فیض کاشانی

شمارهٔ ۱۱۷

۱

اماما در فراقت شد هزاران رخنه در دینم

بیا یک بار دیگر کن ز نو اسلام تلقینم

۲

به آن مستظهرم جانا که دل مأوای تو گردد

مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

۳

شب رحلت هم از بستر روم تا قصر حورالعین

اگر در صبح جان دادن تو باشی شمع بالینم

۴

از آن ترسم من بی‏دل که پیش از روز وصل تو

به تلخی ناگهان از تن برآید جان شیرینم

۵

جهانِ فانی و باقی فدای آل پیغمبر

طفیل نور ایشان است هر چیزی که می‏بینم

۶

حدیث آرزومندی که ثبتش کرد فیض اینجا

بود ارواح اشعاری که حافظ داد تلقینم

هرچند پیر و خسته‌دل و ناتوان شدم

هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم

تصاویر و صوت

نظرات