
فیض کاشانی
شمارهٔ ۱۲۹
۱
دانی که چیست دولت، روی امام دیدن
در کوی او گدائی، بر خسروی گزیدن
۲
گاهی به حضرت او، راز نهفته گفتن
گاه از لب شریفش اسرار دین شنیدن
۳
گاهی جهاد کردن، با دشمنان ملت
سرهای ناکسان را، در مقدمش بریدن
۴
مهرش به دل نهفتن، رازش به کس نگفتن
تا بعد از آن بنقشی در دست و خود گزیدن
رو چارهای بیندیش، ای فیض در فراقش
جانها رسد به لبها، تا ما به او رسیدن
نظرات