فیض کاشانی

فیض کاشانی

شمارهٔ ۱۳

۱

منم که مهر نبی و ولی پناه من است

دعای نایب حق ورد صبحگاه من است

۲

ز پادشاه و گدا فارغم بحمد اللّه

گدای خاک ره دوست پادشاه من است

۳

ز وصل او نشکیبم گرم به تیغ زنند

رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است

۴

به حال من نظری می‏کن ای امام زمان

که التفات تو کفاره گناه من است‏

۵

مرا ز دنیی و عقبی غرض وصال شماست

جز این خیال ندارم خدا گواه من است

۶

بر آستان شما رو نهاده‌‏ام زان روی

فرا ز مسند خورشید تکیه‏‌گاه من است

۷

ز موج‏های حوادث مرا چه باک ای فیض

چو مهر حیدر و اولاد او پناه من است

وگرنه ذکر حقم بر زبان خروشی نیست

به دل محبت این قوم عذرخواه من است

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
غبار ره
۱۴۰۱/۰۲/۰۴ - ۰۵:۴۹:۰۰
بیت آخر علی القاعده باید چنین باشد: وگر به ذکر حقم بر زبان خروشی نیست