
فیض کاشانی
شمارهٔ ۱۴۷
۱
ای که حرمانی ما را تو روا میداری
مخلصان را ز بر خویش جدا میداری
۲
آن جفاها که فراق تو به ما کرد و کند
ما تحمل نکنیم ار تو روا میداری
۳
من در این شکوه که آمد خبری از بر او
کای فلانی گله از حضرت ما میداری؟!
۴
تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم
از چه مینالی و فریاد چرا میداری
۵
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه تست
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
۶
خویش را قابل خدمت کن و آنگه بطلب
مستحق ناشده امید عطا میداری
۷
فیض بگذر به بیابان هوس تا برسی
به امیدی که در این ره به خدا میداری
نظرات