فیض کاشانی

فیض کاشانی

شمارهٔ ۶

۱

به خدا اگر به فیضت اثری رسد ز فیضت

گذرد ز آسمان‌ها بدرد حجاب‌ها را

۲

صبا به لطف بگو ختم آل طاها را

که فرقت تو به زاری بسوخت دل‌ها را

۳

قرار خاطر ما هم تو می‌‏توانی شد

که سر به کوه و بیابان تو داده‌‏ای ما را

۴

برون خرام ز مغرب که تیره شد آفاق

ز رسم خویش بگردان طلوع بیضا را

۵

بیا بیا که حضور تو مرده زنده کند

ز آسمان به زمین آورد مسیحا را

۶

نماند صبر و سکون بعد از این به هیچ دلی

به وصل گل برسان بلبلان شیدا را

۷

خوش آن زمان که به نور تو راه حق سپریم

طریق و منزل و مقصد یکی شود ما را

نهد به پای تو سر فیض و جان کند تسلیم

گذشت قطره ز مستی چو دید دریا را

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
شیخ
۱۳۹۹/۰۸/۱۳ - ۱۳:۴۴:۵۳
نمیدانم چه بگویم! شوق المهدی فیض کاشانی تغییر یافته اشعار حافظ است، تفسیر آنهاست یا صرفاً اقتباس؛ هرچه که هست محو زیبایی آنم
user_image
شیخ
۱۳۹۹/۱۰/۲۶ - ۱۹:۱۶:۵۷
گویی بیت نخستین این شعر زیبا را جابجا قرار داده اید.