فیض کاشانی

فیض کاشانی

شمارهٔ ۶۷

۱

صاحب الامر مگر باز گذاری بکند

راه بنماید و با عدل قراری بکند

۲

در غمش هر در و لعلی که دلم داشت بریخت

مگر از گریه شادیش نثاری بکند

۳

دوش گفتم بکند وعده وفا، قائم حق

هاتف غیب ندا داد که آری بکند

۴

عصر خالی شده از عدل بود کز طرفی

مهدی از غیب برون آید و کاری بکند

۵

ره ندارم بر او تا بدهم شرح غمش

مگرش باد صبا گوش و گذاری بکند

۶

وصل او یا خبر مرگ اعادی یا عدل

یک دعائی ز کسی زین دو سه کاری بکند

تو در این غمکده ای فیض بمان روزی چند

که گذر بر سرت از گوشه کناری بکند

تصاویر و صوت

نظرات