
فیض کاشانی
شمارهٔ ۷
۱
مژده آمدنت داد صبا دوران را
رونق عهد شبابست دگر ایمان را
۲
ای صبا گر به مقیمان درش بازرسی
برسان بندگی و خدمت مشتاقان را
۳
گر به منزلگه آن نایب حق ره یابم
خاک روب در آن خانه کنم مژگان را
۴
رفعت پایه ما خدمت اهل البیت است
نیست حاجت که بر افلاک کشیم ایوان را
۵
بنده آل نبی باش که در کشتی آل
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
۶
ترسم آن خیره که بر شیعه او میخندد
در سر کار تشیع کند آخر جان را
۷
ماه کنعانی من! مسند مصر آن تو شد
وقت آنست که بدرود کنی زندان را
یک نظر دیدن رویت ز خدا خواهد فیض
در سرش آن که به پای تو فشاند جان را
نظرات