
فروغی بسطامی
غزل شمارهٔ ۱۸۰
۱
دوش زلف سیهت بندهنوازیها کرد
دل دیوانه به زنجیر تو بازیها کرد
۲
آتش چهرهٔ تو مجمرهسوزیها داشت
عنبرین طرهٔ تو غالیهسازیها کرد
۳
لب پر شکر تو شهدفشانیها داشت
چشم افسونگر تو سحر طرازیها کرد
۴
تا نسیم سحر از جعد بلندت دم زد
عمر کوتاهم از این قصه درازیها کرد
۵
تا فروغی دلش از شوق فروزان گردد
چین کاکل به سرت چتر فرازیها کرد
تصاویر و صوت


نظرات
سید محسن