
فروغی بسطامی
غزل شمارهٔ ۲۵۹
۱
تا به رخ چین سر زلف تو لرزان نشود
همه جا قیمت مشک ختن ارزان نشود
۲
دل یک سلسله دیوانه نجنبد از جای
حلقهٔ موی تو گر سلسله جنبان نشود
۳
راه در جمع پراکنده دلانش ندهند
آن که در حلقهٔ زلف تو پریشان نشود
۴
پیش صاحب نظران صورت بر دیوار است
آن که در صورت زیبای تو حیران نشود
۵
خضر اگر بوسه زند لعل میآلود تو را
هرگز آلوده به سر چشمهٔ حیوان نشود
۶
تا دمادم نکشد جام لبالب ساقی
سر به سر با خبر از گردش دوران نشود
۷
تا کسی خواجگی هر دو جهان را نکند
لایق بندگی حضرت انسان نشود
۸
تا کسی ذره صفت پاک نگردد در عشق
قابل تربیت مهر درخشان نشود
۹
دوش با آن مه تابنده فروغی میگفت
کز دلم مهر تو پیدا شد و پنهان نشود
تصاویر و صوت

نظرات