فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

غزل شمارهٔ ۳۱۳

۱

تا به در میکده جا کرده‌ام

توبه ز تزویر و ریا کرده‌ام

۲

خرقهٔ تقوی به می افکنده‌ام

جامهٔ پرهیز قبا کرده‌ام

۳

خواجگی از پیر مغان دیده‌ام

بندگی اهل صفا کرده‌ام

۴

کام خود از مغبچگان جسته‌ام

درد دل از باده دوا کرده‌ام

۵

یک دو قدح می به کف آورده‌ام

رفع غم و دفع بلا کرده‌ام

۶

چشم طمع از همه سو بسته‌ام

قطع امید از همه جا کرده‌ام

۷

رخش سعادت به فلک رانده‌ام

روی تحکم به قضا کرده‌ام

۸

از اثر خاک در می فروش

خون بدل آب بقا کرده‌ام

۹

از زره زلف گره‌گیر دوست

عقده ز کار همه وا کرده‌ام

۱۰

همت مردانه ز من جو که من

خدمت مردان خدا کرده‌ام

۱۱

دوش فروغی به خرابات عشق

انجمن عیش بپا کرده‌ام

تصاویر و صوت

نظرات