فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

غزل شمارهٔ ۳۵۷

۱

تا خیل غمت خیمه زد اندر دل تنگم

از تنگ دلی با در و دیوار به جنگم

۲

گر کشته ز عشق تو شوم صاحب نامم

ور زنده کوی تو روم مایهٔ ننگم

۳

در ورطهٔ شوق تو چه اندیشه ز بحرم

در لجه عشق تو چه پرواز نهنگم

۴

تا پاره نگردید ز هم رشتهٔ عمرم

تار سر زلف تو نیفتاد به چنگم

۵

روی تو در آیینهٔ جان عکس بینداخت

تا تختهٔ تن پاک بگشت از همه رنگم

۶

زان رو به خدنگ مژه‌ات دوخته‌ام چشم

کابروی کمان دار تو دوزد به خدنگم

۷

دستی که طمع دارم از آن ساغر صهبا

ترسم شکند شیشهٔ امید به سنگم

۸

فریاد که آن عمر شتابنده فروغی

گشت از ره بیداد ولیکن به درنگم

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۱۰/۲۳ - ۰۱:۵۱:۱۶
ور زنده ز کوی تو روم مایهٔ ننگم
user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۱۰/۲۳ - ۰۱:۵۲:۵۵
در لجّۀ عشق تو چه پروای نهنگم
user_image
علیرضا
۱۳۹۹/۰۲/۰۵ - ۰۸:۳۴:۳۸
اساتید فکر کنم یک *ز* جا افتاده است در بیت ور زنده *ز* کوی تو روم مایه ننگم