
فروغی بسطامی
غزل شمارهٔ ۴۳۷
۱
ماه غلام رخ زیبای تو
سر و کمر بسته بالای تو
۲
تن همه چشم است به صحن چمن
نرگس شهلا به تماشای تو
۳
مجمع دلهای پراکنده چیست
چین سر زلف چلیپای تو
۴
زاهد و اندیشهٔ گیسوی حور
دست من و جعد سمن سای تو
۵
گر تو زنی تیغ هلاکم به فرق
فرق من و خاک کف پای تو
۶
روی من و خاک سر کوی عشق
رای من و پیروی رای تو
۷
تیر من دیدهٔ کج بین غیر
تیغ من و تارک اعدای تو
۸
چند فشاند نمکم بر جگر
لعل شکرخند شکرخای تو
۹
دیر کشیدی ز میان بس که تیغ
مرد فروغی ز مداوای تو
تصاویر و صوت

نظرات
داود مهرائی
پاسخ: «چه» با «چند» جایگزین شد.
کامران تندر