
فروغی بسطامی
غزل شمارهٔ ۴۴۸
۱
تیغ به دست آمدی و مست شرابی
تشنهٔ خون کدام خانه خرابی
۲
حسن تو بدرید پردههای وجودم
عشق تو نگذاشت در میانه حجابی
۳
آه منی یا جهنده شعلهٔ آتش
اشک منی یا ز دیده چشمهٔ آبی
۴
ای که به برهان عقل، منکر عشقی
با تو چه گویم که در شمار دوابی
۵
دل ز غمت آخرم به ناله درآمد
من که ننالیدهام ز هیچ عذابی
۶
زان به خطا کشتیم که کس نشنیده
ترک خطایی رود به راه صوابی
۷
چشم تو خون بی حساب کرده ولیکن
جرم تو ناورده کس به هیچ حسابی
۸
آه که در محفلت ز شرم محبت
نیست مرا جرات سؤال و جوابی
۹
گر به حقیقت نه ای تو عمر فروغی
بهر چه پیوسته مستعد شتابی
نظرات