
فروغی بسطامی
غزل شمارهٔ ۴۸۴
۱
زندگی بی او ندارد حاصلی
وقت را دریاب اگر صاحب دلی
۲
عشق لیلی موجب دیوانگی است
طعنه بر مجنون مزن گر عاقلی
۳
هر کجا کز لعل جانان دم زنند
جان چه باشد، تحفهٔ ناقابلی
۴
تا به آسانی نمیری پیش دوست
بر تو کی آسان شود هر مشکلی
۵
واقف از سیل سرشکم میشدی
گر فرو میرفت پایت بر گلی
۶
ناله تاثیری ندارد در دلت
یعنی از درد محبت غافلی
۷
گر کمال هر دو عالم در تو هست
تا پی طفلی نگیری جاهلی
۸
دولت وصل بتان دانی که چیست
خواهش خامی، خیال باطلی
۹
کوشش بی جا مکن در راه وصل
هر زمان کز خود گذشتی واصلی
۱۰
بر درش دانی فروغی چیستم
پادشاهی در لباس سائلی
نظرات
رضا