
فروغی بسطامی
غزل شمارهٔ ۵۰۳
۱
گر چشم سیاهش را از چشم صفا بینی
آهوی خطایی را در عین خطا بینی
۲
اطوار تطاول را در طرهٔ او یابی
زنجیر محبت را بر گردن ما بینی
۳
بر طرهٔ او بگذر تا مشک ختن یابی
در چهرهٔ او بنگر تا نور خدا بینی
۴
در راه طلب بنشین چندان که خطر یابی
از کوی وفا بگذر چندان که جفا بینی
۵
با هجر شکیبا شو تا وصل بدست آری
با درد تحمل کن تا فیض دوا بینی
۶
شب گر ز غمش میری، چون نوبت صبح آید
اعجاز مسیحا را ز انفاس صبا بینی
۷
آن حور بهشتی رو گر حلقه کند گیسو
مرغان بهشتی را در دام بلا بینی
۸
مطرب سخنی سر کن زان لعل لب شیرین
تا شور حریفان را در بزم به پا بینی
۹
افتد دلت ای ناصح چون سایه به دنبالش
گر سرو فروغی را سنبل به قفا بینی
نظرات