فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

غزل شمارهٔ ۶۱

۱

به هر غمی که رسد از تو خاطرم شاد است

که بندهٔ تو ز بند کدورت آزاد است

۲

چگونه پیش تو ناید پری به شاگردی

که مو به موی تو در علم غمزه استاد است

۳

ز سیل حادثه غم نیست میگساران را

که آستانه میخانه سخت بنیاد است

۴

غم زمانه مرا سخت در میانه گرفت

بیا فدای تو ساقی که وقت امداد است

۵

دلی که هیچ فسونگر نکرد تسخیرش

کنون مسخر افسون آن پری‌زاد است

۶

هوای سرو بلندی فتاده بر سر من

که سایه‌اش به سر هیچکس نیفتاده است

۷

مذاق عیش مرا تلخ کرد شیرینی

که تلخ‌کام لبش صدهزار فرهاد است

۸

فغان که داد ز دست ستمگری است مرا

که هرگزش نتوان گفت این چه بیداد است

۹

شهی به خون اسیران عشق فرمان داد

که تیغ بر کف ترکان کج کله داد است

۱۰

فروغی از ستم مهوشان به درگه عشق

چرا خموش نشینی که جای فریاد است

۱۱

جهان گشای عدوبند شاه ناصردین

که تیغ اوهمه درهای بسته بگشاد است

۱۲

سر ملوک عجم تاجدار کشود جم

که ذات او سبب دستگاه ایجاد است

تصاویر و صوت

دیوان کامل فروغی بسطامی به کوشش حسین نخعی - تصویر ۵۲
دیوان کامل فروغی بسطامی به کوشش م. درویش - فروغی بسطامی - تصویر ۶۵

نظرات

user_image
ساسان کمالی
۱۳۹۲/۰۵/۰۶ - ۲۱:۱۶:۳۱
سطر آخرمنظور کشور است؟ یا کشود.
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۵/۰۶ - ۲۲:۵۳:۰۴
در تمام داستان ویس و رامین کشور کضود نوشته شده است
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۵/۰۷ - ۰۳:۲۴:۵۰
درود به همه میهنم، جان ناقابلم فدای میهنم از هر قومی از ان ، اذری ها تاج سرمان هستند . دشنام دادن ناخرسندی و بیماری روان است .
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۵/۰۸ - ۱۶:۰۹:۳۸
با درود در صورت امکان نوشته هایی را هم که در
پاسخ دشنام ها می نویسیم هم با پاک کردن دشنام ها پاک بشود زیرا نا مربوط به نظر می رسند
user_image
محمد
۱۳۹۳/۰۶/۰۳ - ۰۲:۴۴:۴۶
در متن ششم هوای سرو بلندی فتاده بر سر من به نظر میاد درست باشه
user_image
سید محسن
۱۳۹۸/۱۰/۰۷ - ۱۳:۱۱:۱۷
که آستانه میخانه سخت بنیاد است-هوای سرو بلندی فتاده بر سر من-درست استسر ملوک عجم تاجدار کشواد جمپیشنهاد میشود