فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

غزل شمارهٔ ۸۱

۱

شیوهٔ خوش منظران چهره نشان دادن است

پیشهٔ اهل نظر دیدن و جان دادن است

۲

چون به لبش می‌رسی جان بده و دم مزن

نرخ چنین گوهری نقد روان دادن است

۳

خواهی اگر وصل یار از غم هجران منال

ز آن که وصول بهار تن به خزان دادن است

۴

چشم وی آراسته ابروی پیوسته را

زان که تقاضای ترک زیب کمان دادن است

۵

سنبلش ار می‌برد صبر و قرارم چه باک

تا صفت نرگسش تاب و توان دادن است

۶

شاهد شیرین لبم بوسه نهان می‌دهد

آری رسم پری بوسه نهان دادن است

۷

یار خراباتیم رطل گران داد و گفت

شغل خراباتیان رطل گران دادن است

۸

دوش هلاک مرا خواجه به فردا فکند

چون روش خواجگی، بنده امان دادن است

۹

گر به تو دل داده‌ام هیچ ملامت مکن

عادت پیر کهن، دل به جوان دادن است

۱۰

دولت پاینده باد ناصردین شاه را

زان که همه کار وی نظم جهان دادن است

۱۱

نطق فروغی خوش است با سخن عشق دوست

ورنه ادای سخن رنج زبان دادن است

تصاویر و صوت

دیوان کامل فروغی بسطامی به کوشش م. درویش - فروغی بسطامی - تصویر ۵۸

نظرات

user_image
سید محمد خدایی
۱۳۸۷/۰۷/۲۷ - ۰۷:۳۶:۴۵
با سلام بنظر میرسد در مصرع دوم بیت اول دیدن و جان دادن درست باشد (واو از قلم افتاده )
پاسخ: با تشکر، مطابق پیشنهاد شما «پیشه‌ی اهل نظر دیدن جان دادن است» با «پیشه‌ی اهل نظر دیدن و جان دادن است» جایگزین شد.
user_image
امیر سلیمانی
۱۳۹۱/۰۵/۱۵ - ۰۵:۱۲:۵۷
در مصرع نخست بیت نهم فعل مکن بنظر مناسبتر از فعل کن می آید.
user_image
شاهین خدام
۱۳۹۳/۰۴/۱۹ - ۰۶:۴۰:۲۹
در البوم گلهای تازه 333 مصرع اول به این صورت آمده:شیوه نوشین لبان چهره نشان دادن استپیشه اهل نظر دیدن و جان دادن استبرروی آهنگی که توسط علی اکبر خان شیدا (معاصر با فروغی بسطامی) تنظیم شده است.
user_image
مهرزاد محمدی
۱۳۹۶/۱۱/۰۲ - ۱۸:۲۰:۴۲
با سلام و احترام.دربیت نهم:گر به تو دل داده‌ام، هیچ ملامت "مکن".کلمه ی انتهای مصراع نیاز به تصحیح دارد.