فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

غزل شمارهٔ ۸۷

۱

گر نه زلفش پی شبیخون است

پس چرا حال دل دگرگون است

۲

درد شیرین دوای فرهاد است

غم لیلی نشاط مجنون است

۳

صبر در چنگ شوق مغلوب است

عقل در کار عشق مفتون است

۴

چون ننالم که تیغ بر فرق است

چون نگریم که بخت وارون است

۵

خون من ریخت قاتلی که به حشر

کشته‌اش از حساب بیرون است

۶

قسمت من ز کارخانهٔ عشق

داغ و دردی که از حد افزون است

۷

می حرام است خاصه در رمضان

جز بر آن لعل لب که میگون است

۸

گر ز دست تو گریه سر نکنم

چه کنم با دلی که پر خون است

۹

تا فروغی غزل‌سرای تو شد

صاحب صد هزار مصمون است

تصاویر و صوت

دیوان کامل فروغی بسطامی به کوشش حسین نخعی - تصویر ۵۴

نظرات

user_image
نفیس
۱۳۹۴/۰۳/۲۹ - ۰۳:۴۴:۱۹
بیت آخر مصرع آخر مصمون صحیح است یا مضمون؟؟؟؟؟
user_image
کیومرث
۱۳۹۹/۰۲/۰۴ - ۱۱:۳۶:۴۶
در بیت آخر مضمون ، مصمون شده. اگر زمان داشتید لطفا اصلاح کنید.