
فضولی
شمارهٔ ۱۱۲
۱
هر کرا هست دلی سیمبری خواهد داشت
ز غم سیمبری چشم تری خواهد داشت
۲
هر کرا چشم تری هست سرش خالی نیست
سر سودای بت عشوه گری خواهد داشت
۳
هر کرا هست بت عشوه گری در عالم
خون فشان چشمی و خونین جگری خواهد داشت
۴
هر که خون جگر از دیده روان می سازد
بی جهت نیست بجایی نظری خواهد داشت
۵
هر که دارد نظری بر رخ یاری بی شک
هر دم از عشق بلای دگری خواهد داشت
۶
هر بلایی که ز عشق است درو ذوقی نیست
نه بلاییست که با ما ضرری خواهد داشت
۷
غافل از آه فضولی مشو ای بی پروا
که ز سوز جگر است و اثری خواهد داشت
نظرات