فضولی

فضولی

شمارهٔ ۱۵۵

۱

بخت بد بی‌اختیار از کوی یارم می‌برد

بی‌قرارم می‌کند بی‌اختیارم می‌برد

۲

چون نگریم در طریق عشق ترک اعتبار

در میان پاکبازان اعتبارم می‌برد

۳

التفاتی نیست بر حالم ز اهل این دیار

وه که این بی‌التفاتی زین دیارم می‌برد

۴

تا چه بد کردم درین کشور که بهر کام دل

آنکه با صد عزتم آورد خوارم می‌برد

۵

وه چه حالست این که دور دون بدین محنت‌سرا

شادمان می‌آورد هربار زارم می‌برد

۶

بر سر آن کوی تا یابم به کام دل قرار

چرخ خاکم کرده بود اکنون غبارم می‌برد

۷

من فضولی نیستم سرگشته عالم به خود

اینچنین بی‌خود به هرسو روزگارم می‌برد

تصاویر و صوت

دیوان فارسی فضولی به کوشش حسیبه مازی اوغلی - محمد بن سلیمان فضولی - تصویر ۳۸۱

نظرات