فضولی

فضولی

شمارهٔ ۱۷۲

۱

طعنه اغیار بهر یار می باید کشید

یار باید طعنه اغیار می باید کشید

۲

هیچ یاری بی جفای طعنه اغیار نیست

بهر یک گل محنت صد خار می باید کشید

۳

هیج مقصودی میسر نیست بی آزار دل

بهر هر مقصود صد آزار می باید کشید

۴

تا بدست آرد مسافر از منافع اندکی

در سفرها محنت بسیار می باید کشید

۵

دیدن آغیار با یارست نوعی از بلا

عاشقان را این بلد ناچار می باید کشید

۶

ترک کار عاشقی باید گرفتن بعد ازین

چند سرگردانی این کار می باید کشید

۷

گر میسر هم شود عشاق را دیدار یار

انتظار وعده دیدار می باید کشید

۸

محنت عالم فضولی کرد ما را تنگدل

پا ازین ویرانه خونخوار می باید کشید

تصاویر و صوت

نظرات