
فضولی
شمارهٔ ۱۷۵
۱
گاه لطفی مینماید گه جفایی میکند
شوخی آن طفل هردم اقتضایی میکند
۲
آه ازآن نورس که گه رخ مینماید گاه زلف
هرزمان ما را گرفتار بلایی میکند
۳
هر طرف صد مبتلا دارد ولی از سرکشی
او کجا پروای حال مبتلایی میکند
۴
کار من عشقست جز کویت ندارم هیچجا
هرکسی تدبیر کار خود ز جایی میکند
۵
وعده مهر و وفا تا کی دهد آن تندخو
وقت شد گر وعده خود را وفایی میکند
۶
خون شود یارب که بربودست صبر و طاقتم
دل که هر دم آرزوی دلربایی میکند
۷
حاکم تقدیر در هر کار حکمی کرده است
هرکه میگیرد خلاف او خطایی میکند
۸
بنده لعل لب یارم فضولی کان طبیب
درد دل در هرکه میبیند دوایی میکند
تصاویر و صوت

نظرات