
فضولی
شمارهٔ ۱۷۹
۱
گر بند بند ما چو نی از هم جدا کنند
به زانکه در غمت ز فغان منع ما کنند
۲
خوبان نمی کنند وفایی بعاشقان
خوبند بهر آنکه همیشه جفا کنند
۳
بینند روی شاهد مقصود اهل دل
گر توتیای دیده ازان خاک پا کنند
۴
جان نیست جز امانت تو نزد عاشقان
وقتست جان من بتو یک یک فدا کنند
۵
امروز دیده اند ترا زاهدان شهر
فردا نماز خود همه باید فضا کنند
۶
در حیرتم که راهروان طریق عقل
خود را اسیر دام تعلق چرا کنند
۷
اهل وفا نیند فضولی پری رخان
هرگز طمع مدار که با تو وفا کنند
نظرات