فضولی

فضولی

شمارهٔ ۱۸۱

۱

حبیب درد دلم را دوا نخواهد کرد

ترحمی بمن مبتلا نخواهد کرد

۲

چو تیر تا نفتد دور ازان کمان ابرو

رقیب در دل ما هیچ جا نخواهد کرد

۳

کمست مهر بتان آن قدر که گر همه را

کنند جمع بیک کس وفا نخواهد کرد

۴

بتی که حال دل زار عاشقان داند

بعاشقان جفاکش جفا نخواهد کرد

۵

گر افکند بگریبان دل غمت صد چاک

ز دست دامن عشقت رها نخواهد کرد

۶

هلاک ما مطلب زانکه در ره عشقت

کسی ز اهل وفا کار ما نخواهد کرد

۷

ز باغ وصل فضولی گلی نخواهد چید

کسی که صبر بداغ بلا نخواهد کرد

تصاویر و صوت

دیوان فارسی فضولی به کوشش حسیبه مازی اوغلی - محمد بن سلیمان فضولی - تصویر ۴۰۴

نظرات