
فضولی
شمارهٔ ۲۸۶
۱
دوستان گوهر مقصود بدست آوردم
آنچه مقصود دلم بود بدست آوردم
۲
اثر پاکی عشق است که سیمین بدنی
زیر این طاق زر اندود بدست آوردم
۳
شد دلم در وطن آشفته سودای بتی
بی بلایی سفری سود بدست آوردم
۴
سرو نازی که دلم نقش خیالش می بست
طالعم کرد مدد زود بدست آوردم
۵
رفته بود از کف من دامن خورشید وشی
باز با طالع مسعود بدست آوردم
۶
شکرلله چو فضولی ز غم دل رستم
آنکه از وی دلم آسود بدست آوردم
نظرات