فضولی

فضولی

شمارهٔ ۲۹۹

۱

ما فراغ از غم بیش و کم عالم داریم

غم نداریم اگر بیش و گر کم داریم

۲

نیست یک دم که غمت همدمی ما نکند

همه دم خاطر شاد و دل خرم داریم

۳

غم عشق است که دل را فرحی می بخشد

فرحی در دل ما هست که این غم داریم

۴

شب غم را نتوان یافت به از ما شمعی

که دل سوخته و دیده پر نم داریم

۵

گرد خاک رهت از دیده ما می شوید

ناله دم بدم از اشک دمادم داریم

۶

باد پاینده غم زلف سیاهت که ازوست

اختلاطی که من و عشق تو با هم داریم

۷

شاد ازانست درین دور فضولی دل ما

که غمی در دل ازان گیسوی پرخم داریم

تصاویر و صوت

دیوان فارسی فضولی به کوشش حسیبه مازی اوغلی - محمد بن سلیمان فضولی - تصویر ۵۰۴

نظرات