
فضولی
شمارهٔ ۳
۱
ای بسته دانش تو زبان سوآل ما
ناکرده شرح ، پیشِ تو معلوم حالِ ما
۲
شام و سحر تصور آثار صنع تست
نقش نگار خانه خواب و خیال ما
۳
درک حقیقت تو محالست بر خیال
این آرزو کجا و خیال محال ما
۴
داریم حال بد ز مآل فعال بد
ما را بحال ما نگذارد فعال ما
۵
روزی که از تو هر عملی را جزا رسد
تعذیر ما بس است ز تو انفعال ما
۶
ما را مجال ده که ز ذکر تو دم زنیم
بهر سخن دمی که نماید مجال ما
۷
اظهار عذر ماست فضولی ز معصیت
بر روی زرد ما رقم اشک آل ما
نظرات
سیدمحمد جهانشاهی