فضولی

فضولی

شمارهٔ ۳۴۲

۱

تو نیز افکنده ای ، ای چرخ ، مهرِ خود به ماهِ من،

رقیبم گشته ای ، مشکل که گردی نیک خواهِ من

۲

سر بی داد من داری فلک بر گرد زین عادت

نه بر من رحم بر خود کن بترس از برق آه من

۳

چه حال است اینکه ، هر گَه سویِ آن خورشید رَه جُستم،

مرا چون سایه دامن گیر شد بخت سیاه من

۴

مرا در ظلمت غم میل طوف خاک آن در شد

چراغی بر فروز ای آتش دل پیش راه من

۵

نکو رویان ز من برگشته اند آیا چه بد کردم

چه باشد موجب رنجش چه شد یارب گناه من

۶

فلک را گر بلایی هست بر من می شود نازل

چه سلطانم که آسودست عالم در پناه من

۷

فضولی قید عقل از من مجو من بنده عشقم

مطیعم تا چه فرماید چه گوید پادشاه من

تصاویر و صوت

دیوان فارسی فضولی به کوشش حسیبه مازی اوغلی - محمد بن سلیمان فضولی - تصویر ۵۴۰

نظرات

user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۱/۰۸ - ۱۴:۲۷:۲۶
تو نیز افکنده ای ، ای چرخ ، مهرِ خود به ماهِ من،
user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۱/۰۸ - ۱۴:۲۸:۳۷
رقیبم گشته ای ، مشکل که گردی نیک خواهِ من
user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۱/۰۸ - ۱۴:۳۴:۴۰
چه حال است اینکه ، هر گَه سویِ آن خورشید رَه جُستم،