
فضولی
شمارهٔ ۴۰۵
۱
چند ای چرخ مرا زار و زبون می سازی
قدم از بار غم و غصه نگون می سازی
۲
بیش ازین جلوه مده در نظرم دونان را
چند غمهای من از رشک فزون می سازی
۳
وقت شد طوق غم از گردن من برداری
تا کیم بسته این دام جنون می سازی
۴
وقت شد آب زنی آتش حرمان مرا
تا کیم سوخته سوز درون می سازی
۵
وقت شد غنچه اقبال مرا بگشایی
چند از خون جگر غرقه خون می سازی
۶
وقت شد رتبه اقبال مرا قدر دهی
چند پامال درین رتبه دون می سازی
۷
الم واقعه قید فضولی صعب است
آفرین بر تو درین واقعه چون می سازی
نظرات