
فضولی
شمارهٔ ۴۰۸
۱
بر آن شدی که باهل وفا جفا نکنی
خوش است عهد چنین آه اگر وفا نکنی
۲
منم نشانه تیر تو ای کمان ابرو
نظر بغیر مینداز تا خطا نکنی
۳
چو شاه ملک ملاحت تویی روا نبود
که حاجت من درویش را روا نکنی
۴
بچشم سرمه نازت کشیده اند ولی
بشرط آن که نگاهی بسوی آن نکنی
۵
نگویمت که چرا جور می کنی بر من
تویی ترحم و من بی زبان چرا نکنی
۶
دلا ز غمزه او چشم التفات مدار
که خویش را هدف ناوک بلا نکنی
۷
طریق عشق فضولی بسی مخاطره است
ز دست دامن تقوی مگر رها نکنی
نظرات