فضولی

فضولی

شمارهٔ ۴۱۰

۱

ای لعل تو آب زندگانی

عشق تو حیات جاودانی

۲

گفتم که ترحمی نمایی

چون حال دل مرا بدانی

۳

حال دل خویش با تو صدره

گفتم بزبان بی زبانی

۴

پیش تو عیان چو گشت حالم

کردی بنیاد مهربانی

۵

رحمی بدل تو آمد اما

نگذاشت غرور نوجوانی

۶

چون هیچ نتیجه ندارد

در پیش تو عرض ناتوانی

۷

آن به که فضولی ار بمیرد

ظاهر نکند غم نهانی

تصاویر و صوت

نظرات