
فضولی
شمارهٔ ۴۶
۱
رسم زهد و شیوه تقوی نمی دانیم ما
عشق می دانیم و بس اینها نمی دانیم ما
۲
نیست ما را در جهان با هیچ کاری احتیاج
هیچ کاری غیر استغنا نمی دانیم ما
۳
ما نمی گوییم کاری نیست غیر از عاشقی
هست صد کاری دگر اما نمی دانیم ما
۴
شیوه تقلید و رسم اعتبار از ما مجو
کار و بار مردم دنیا نمی دانیم ما
۵
هر چه غیر از عشق یار و لذت دیدار اوست
زاهدا بالله مجو از ما نمی دانیم ما
۶
مظهر سر حق و آیینه گیتی نما
جز می صاف و رخ زیبا نمی دانیم ما
۷
گفتم ای گلرخ فضولی مرد در کوی تو گفت
کیست او در کوی ما او را نمی دانیم ما
نظرات