
فضولی
شمارهٔ ۶۸
۱
زلال فیض بقا رشحه ز جام منست
حیات باقی من نشاه مدام منست
۲
بمن فرشته کجا می رسد ز رفعت قدر
حریم درگه پیر مغان مقام منست
۳
مراست حرمتی از فیض می که پیر مغان
مدام خم شده از بهر احترام منست
۴
چو من نبوده کسی را ز عشق بدنامی
همیشه خطبه این سلطنت بنام منست
۵
ز دیده دور کن ای اشک خار مژگان را
که جلوه گاه سهی سرو خوش خرام منست
۶
بمشک سر چو بنفشه فرو نمی آرم
کنون که بوی ازان زلف در مشام منست
۷
فتاده است فضولی بدستم آن خم زلف
هزار شکر که دور فلک بکام منست
تصاویر و صوت

نظرات