فضولی

فضولی

شمارهٔ ۹۵

۱

تا غایبی تو مجلس ما را حضور نیست

دور از تو بی حضوری عشاق دور نیست

۲

رفتی و رفت تاب و توان از تن ضعیف

ما طاقت فراق نداریم زور نیست

۳

شبهای غم چو شمع دم صبح بی رخت

در دیده گرچه اشک روان هست نور نیست

۴

بی تو قرار یافتن و زیستن دمی

بس مشکل است کار من ناصبور نیست

۵

بخرام کز قد تو خدنگ بلا رسد

بر هر دلی کز آمدنت پر سرور نیست

۶

گرد رهت برابر کحل است در نظر

می بیند این معاینه هر کس که کور نیست

۷

شد ساکن در تو فضولی وزین سبب

او را هوای جنت و پروای حور نیست

تصاویر و صوت

نظرات