فضولی

فضولی

شمارهٔ ۳۰

۱

بر هر چه دل نهادم و گشتم اسیر آن

چون اشتداد الفت من دید روزگار

۲

از من ربود و سوخت دلم را بداغ هجر

گفت این سزای آنکه نهد دل بمستعار

تصاویر و صوت

نظرات