
فضولی
شمارهٔ ۲۹
۱
کار دلم از عشق تو انجام نیافت
جانم بلب آمد از لبت کام نیافت
۲
در عشق تو نیست مبتلایی که چو من
هرگز راحت ندید و آرام نیافت
نظرات