فضولی

فضولی

شمارهٔ ۴۰

۱

روزی که ز هر چه هست آثار نبود

وز خواب عدم زمانه بیدار نبود

۲

نورم شرر نار و گلم خار نداشت

من بودم و یار بود و اغیار نبود

تصاویر و صوت

نظرات