
فضولی
شمارهٔ ۷۳
۱
داری همه شب دیده بیدار ای شمع
وز سوز جگر چشم گهربار ای شمع
۲
می سوزی و می گذاری و می گریی
گویا که چو من جدایی از یار ای شمع
نظرات