قاآنی

قاآنی

غزل شمارهٔ ۱۳

۱

چه غم ز بی‌کلهی کآ‌سمان کلاه منست

زمین بساط و در و دشت بارگاه منست

۲

گدای عشقم و سلطان وقت خویشتنم

نیاز و مسکنت و عجز و غم سپاه منست

۳

به راه عشق نتابم سر از ارادت دوست

که عشق مملکت و دوست پادشاه منست

۴

زنند طعنه که اندر جهان پناهت نیست

به جان دوست همان نیستی پناه منست

۵

به‌روز حشر که اعمال خویش عرضه دهند

سواد زلف بتان نامۀ سیاه من است

۶

به مستی ار ز لبت بوسه‌ای طلب کردم

لب پیاله در این جرم عذرخواه منست

۷

قلندرانه گنه می‌کنم ندارم باک

از آنکه رحمت حق ضامن گناه منست

۸

به رندی این‌ هنرم بس که‌ عیب کس نکنم

کس ار ز من نپذیرد خدا گواه منست

۹

مرا به حالت مستی نگر که تا بینی

جهان و هرچه در او هست دستگاه منست

۱۰

دمی که مست زنم تکیه در برابر دوست

هزار راز نهانی به هر نگاه منست

۱۱

چگونه ترک کنم باده را به شام و سحر

که آن دعای شب و ورد صبحگاه منست

۱۲

هزار مرتبه بر تربتم گذشت و نگفت

که این بلاکش افتاده خاک راه منست

۱۳

مرا که تکیه بر ایام نیست قاآنی

ولای خواجهٔ ایام تکیه‌گاه منست

۱۴

امیر کشور جم صاحب اختیار عجم

که در شداید ایام دادخواه منست

تصاویر و صوت

دیوان کامل حکیم قاآنی شیرازی با مقدمه و تصحیح ناصر هیری - قاآنی شیرازی - تصویر ۷۳۸

نظرات

user_image
هاتف سیاه کوهیان
۱۳۹۲/۱۰/۱۴ - ۱۶:۱۲:۴۵
در بیت هفتم عبارت «قلنرانه» به اشتباه به صورت قلدرانه آمده است که علاوه بر تحریف معنای شعر ، وزن شعر را نیز به هم ریخته است
user_image
هاتف سیاه کوهیان
۱۳۹۲/۱۰/۱۴ - ۱۶:۱۵:۵۵
در آغاز بیت هفتم عبارت «قلندرانه» به اشتباه به صورت «قلدرانه» آمده است که علاوه بر تحریف معنای شعر ، وزن شعر را نیز به هم ریخته است
user_image
هاتف سیاه کوهیان
۱۳۹۲/۱۰/۱۴ - ۱۶:۲۲:۴۰
مصرع دوم بیت هفتم به شکل زیر نیز مشهور است :«از آنکه رحمت حق عاشق گناه منست»که هم به لحاظ لفظی و هم به لحاظ معنایی لطافت و شعریت بیشتری در آن نهفته است