قاآنی

قاآنی

غزل شمارهٔ ۱۵

۱

آن نه رویست که یک باغ‌ گل و نسرینست

وان نه خالست که یک چرخ مه و پروینست

۲

شادیی راکه غمی هست ز پی شادی نیست

شادمان حالی ازینم که دلم غمگینست

۳

مگس آنجا که لب تست‌‌ گریزد ز شکر

تلخش آید شکر از بس که لبت شیرینست

۴

عاشقان خستهٔ مژگان دو چشم سیهند

زخم آن قوم نه از تیغ و نه از زوبینست

۵

چون خرامی تو خلایق همه گویند بهم

آن بهشتی که خدا وعده نمودست اینست

۶

بت من چین به جبین دارد و حیرانم ازین

که بود چین به صنم یا که صنم در چینست

۷

حور گویند نزاید بچه باور نکنم

کیست آن مه نه اگر بچهٔ حورالعینست

۸

ای که گویی که ترا دینی و آیینی نیست

عاشقی دین من و مهر بتان آیینست

۹

گفتم اول چو کبوتر کنمش زود شکار

دیدم آخرکه کبوتر منم او شاهینست

۱۰

ای که گفتی که چرا دین به نکویان دادی

اولین تحفهٔ عشاق به خوبان دینست

تصاویر و صوت

دیوان حکیم قاآنی شیرازی به کوشش محمدجعفر محجوب - تصویر ۹۵۹

نظرات

user_image
کشاورز
۱۳۹۲/۰۲/۱۶ - ۰۴:۰۹:۰۲
با سلام، وسپاس از تلاشی که در جهت ارتقاء فرهنگ و هنر این مرز و بوم مصروف داشته اید