
قاآنی
غزل شمارهٔ ۲۳
۱
غم عشق تو آزادم ز غمهای جهان دارد
بدان غم کردهای شادم خدایت شادمان دارد
۲
شبی گفتم ز شرینی دهانت طعم جان دارد
بگفت ار بوسیش بینی حلاوت بیش از آن دارد
۳
مرا دارد بلای عشقت از رنج جهان ایمن
به فضل خویش ایزد آن بلا را در امان دارد
۴
مرا کز عشق میسوزم ز دوزخ چند ترسانی
کسی از مرگ میترسد که در دل خوف جان دارد
تصاویر و صوت

نظرات