قاآنی

قاآنی

غزل شمارهٔ ۴۲

۱

ای زلف تو چون خاطر عشاق مشوش

وی صفحهٔ رویت ز خط و خال منقش

۲

موی تو به روی تو عبیریست به مجمر

خال تو به چهر تو سپندیست برآتش

۳

روی تو حدیقهٔ گل اما گل بی‌خار

لعل تو قنینهٔ مل امّا مل بی‌غش

۴

یک‌سوی کشد عقلم و یک‌سوی د‌گر عشق

با این دو من مسکین دایم به کشاکش

۵

خورده چه‌؟ خونم که‌؟ آن ترک قدح نوش

برده چه‌؟ هوشم که‌؟ آن شوخ پریوش

۶

شوخی که به رزم اندر ماهیست زره‌پوش

ترکی که به بزم اندر سرویست کمانکش

۷

در نخشب ماهی بنتابیده چنین خوب

درکشمر سروی بنروییده چنین خوش

۸

هرجا خط او تبت ه‌رجا لب‌او مصر

هرجا قد اوکشمر هرجا رخ اوکش

تصاویر و صوت

نظرات