غالب دهلوی

غالب دهلوی

شمارهٔ ۱۳۰

۱

حور بهشتی ز یاد آن بت کشمیر برد

بیم صراط از نهاد آن دم شمشیر برد

۲

شبروی غمزه ای صبر و دل و دین ربود

جان که ازو بازماند شحنه تقدیر برد

۳

ناله در ایوار شوق توشه راهی نداشت

بست به غارت کمر فرصت شبگیر برد

۴

شوق بلندی گرای پایه منصور جست

حوصله نارسا پی به سر تیر برد

۵

زد نگهت بر دلم مخزن اسرار دید

خواست کلیدش برد طاقت تقریر برد

۶

جنبش ابرو نبود از پی قتلم ضرور

غمزه ز بی طاقتی دست به شمشیر برد

۷

روشنیی داشت عشق چاشنیی داشت مهر

آن خس از آتش گرفت این شکر از شیر برد

۸

خانه زنبور شد کلبه ام از دست چرخ

بس که ز آب و گلم رغبت تعمیر برد

۹

سردی مهر کسی آب رخ شعله ریخت

گرمی نبض دلم عرض تباشیر برد

۱۰

عشق ز خاک درت سرمه بینش گرفت

یاوه درآمد هوس نسخه اکسیر برد

۱۱

با خودش افتاده کار باک ز غالب مدار

ذوق فغانش ز دل ورزش تأثیر برد

تصاویر و صوت

نظرات