
غالب دهلوی
شمارهٔ ۳۱۲
۱
خشنود شوی چون دل خشنود نیابی
ترسم که زیانکار کسی سود نیابی
۲
از قافله گرمروان تو نباشد
رختی که به سیلش شرراندود نیابی
۳
فرقی ست نه اندک ز دلم تا به دل تو
معذوری اگر حرف مرا زود نیابی
۴
بر ذوق خداداد نظردوختگانیم
در سینه ما زخم نمکسود نیابی
۵
در وجد به هنجار نفس دست فشانیم
در حلقه ما رقص دف و عود نیابی
۶
در مشرب ما خواهش فردوس نجویی
در مجمع ما طالع مسعود نیابی
۷
در باده اندیشه ما درد نبینی
در آتش هنگامه ما دود نیابی
۸
چون آخر حسن ست به ما ساز که دیگر
با هم کششی مانع مقصود نیابی
۹
آن شرم که در پرده گری بود نداری
آن شوق که در پرده دری بود نیابی
۱۰
غالب به دکانی که به امید گشودیم
سرمایه ما جز هوس سود نیابی
تصاویر و صوت

نظرات