غالب دهلوی

غالب دهلوی

شمارهٔ ۴۱

۱

ای خداوند خردمند و جهان داور دانا

وی به نیروی خرد بر همه کردار توانا

۲

ای به رفتار و به دیدار ز زیبائی و خوبی

سرو نوخاسته آسا مه ناکاسته مانا

۳

به ادا پایه فزایا به نظر عقده گشایا

به کرم ابر عطایا به غضب برق سنانا

۴

به نگه خسته نوازا به سخن بذله طرازا

به قلم غالیه سایا به نفس عطرفشانا

۵

شه نشان کلب علیخان که تویی یوسف ثانی

نبود ثانی و همتای تو در دهر همانا

۶

دانم از حال و مآلم خبری داشته باشی

سرنوشت ازلی گرچه ندارد خط خوانا

۷

دشمنم چرخ تو بینی و نسوزی به عتابش

به عدو صاعقه ریزا به محب فیض رسانا

۸

جانشین تو کند نام ترا زنده به گیتی

باد فردوس برین جای تو فردوس مکانا

۹

غالب از غم چه خروشی به تو زیباست خموشی

با کریم همه دان هیچ مگو هیچ مدانا

تصاویر و صوت

نظرات